Lilypie First Birthday tickers

Lilypie First Birthday tickers

۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه

عاشق این لحظه هام...


عاشق این لحظه‌ام وقتی‌ که؛ دارم بهت شیر میدم با دست‌های کوچولوت سینهٔ‌‌ منو ناز میکنی‌...
یا وقتی‌ که با دست‌هات دنبال صورت و دهان من میگردی و دست کوچولوت رو توی دهان من میکنی‌...
وقتی‌ که داری شیر می‌خوری و شیر از گوشهٔ لب‌های کوچولوت میریزه چون خندیدی...آخه شیر خوردن هم مگه خنده داره؟
وقتی‌ که آخرین قولوپ شیر رو تو دهنت نگاه میداری و بعدا قورتش میدی...
وقتی‌ که خیلی‌ گرسنه هستی‌، دهنت رو از فاصلهٔ یک وجبی سینهٔ‌‌ من باز میکنی‌ و بعدش با دو تا دست‌هات لباس منو محکم میگیری که زود نوک می‌می من بره توی دهنت...
وقتی‌ که بابا گویا توی خونه هست و تو موقع شیر خوردن همش به در نگاه میکنی‌ و حواست پرت می‌شه تا وقتی‌ که بابا گویا رو صدا کنم بیاد پیشت و خیالت راحت بشه...
دختر گلم، عاشق تمام لحظه‌های با تو بودن هستم...می‌دونم که خیلی‌ زود بزرگ میشی‌ و دیگه سخت می‌تونم تو رو تو بغل خودم نگاه دارم و به خودم نزدیک کنم. همین الان هم کلی‌ دلم تنگ شده واسه اون وقت‌های که خیلی‌ کوچولو تر بودی و مجبور بودم لباس هاتو در میارم و بهت شیر بدم که از گرما خوابت نبره...یا اون موقع که مثل توپه فوتبال زیر بغلم میذاشتم که بهت شیر بدم.
عاشقتم و با تمام وجود دوستت دارم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر